نمی دانم که بعد اذ مرگم چه خواهد شد
نمی خواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت
ولی بسیار مشتا قم که از خاک گلویم سوتکی باشد
به دست کودکی گستاخ و بازی گوش
وان یک ریز و پی در پی دم گرم خودش را در گلویم سخت بفشارد
و خواب خفتگان خفته را اشفته تر سازد بدین سان
بشکند دائم سکوت مرگ بارم را